تاریخچه جنگ های میکروبی

استفاده از عوامل بیولوژیک در درگیریها از گذشته های دور شروع شده است . به عنوان نمونه می توان به دو مورد که به شش قرت قبل از میلاد مربوط می باشد ، اشاره کرد . آشوریان چاههای آب دشمن خود را به توعی توکسین قارچی آلوده کرده اند . مهاجمین سولونی در هنگام محاصره شهر کرسیا از بعضی سموم گیاهی برای آلوده کردن مدافعین و در هم شکستن مقاومت آنها استفاده کرده اند . در سال 1346 میلادب ، هنگامی که لشکر تاتار مشغول محاصره شهر کافا ( در کریمه ) بود ، بیماری طاعون در میان آنان شیوع یافت . مهاجمان اجساد قربانیان طاعون را از فراز دیوارها به داخل شهر پرتاب می کردند و طاعونی که به دنبال آن شیوع یافت ، مدافعان را مجبور به تسلیم کرد . به نظر می رسد همین حادثه باعث بروز پاندمی طاعون سرتاسر اروپای آن روز شده باشد . ظاهرا سربازان روسی نیز از همین تاکتیک در سال 1710 علیه سوئد استفاده کردند .

در موارد متعددی آبله به عنوان اسلحه بیولوژیک به کار گرفته شد. پیزارو در قرن پانزدهم میلادی لباس های آلوده به آبله را در میان بومیان آمریکایی توزیع کرد . انگلستان نیز همین عمل را با توزیع پتوهای آلوده در میان بومیان وفادار به فرانسه در 1754 تا 1767 تکرار کرد . بومیان امریکایی که از منطقه فرت کاریلون دفاع می کردند ، شیوع آبله را عامل مستقیم نسلیم آن منطقه به انگلستان می دانند .

در قرن 20 و در هنگام جنگ جهانی اول، عوامل مخفی ارتش آلمان در امریکا قبل از انکه اسبها به فرانسه فرستاده شوند ، آنها را به عامل بیماری گلاندرز آلوده می کردند . در سال 1937 ژاپنی ها برنامه وسیعی را برای تولید سلاح های بیولوژیک آغاز کزدند . بررسی های بعد از جنگ جهانی دوم آشکار کرد مه ژاپنیها تحقیقات وسیعی در مورد چند ارگانیسم انجام داده اند .

متعاقب پرواز مشکوک هواپیماهای ژاپنی بر فراز تعدادی از شهر های چین ، همه گیری طاعون در شهر منچوری و قسمت های دیگر این کشور اتفاق افتاد که احتمالا بر اثر ریختن کک های آلوده توسط هواپیماهای مزبور بوده است . برنامه های تهاجمی آمریکا در زمینه جنگ افزار های بیولوژیک در سال 1941 میلادی و  برنامه های دفاع بیولوژیک آن در سال 1953 شروع شد که ظاهرا تشکل های مختلف آن تا به امروز ادامه دارد .

در سال 1972 آمریکا ، انگلستان و اتحاد جماهیر شوروی کنوانسیونی را امضا کردند که به موجب آن هرگونه تحقیقات ، تولید و ذخیره سازی سلاح های میکروبی و توکسینی ممنوع شد که این کنوانسیون بعدا به کنوانسیون منبع سلاح های بیولوژیک مشهور  شد . پس از به تدریج بیش از 140 کشور جهان به این کنوانسیون پیوستند . این عهد نامه هرگونه ذخیره سازی و انبار عوامل بیولوژیک به منظور اهداف آفندی و نیز تحقیقات محوری حول این هدف را منع می کند، اما با وجود این کنوانسیون و توافق نامه های ذی ربط ، تحقیقات در مورد کاربرد سلاح های بیولوژیک توسط بسیاری از کشور ها ادامه یافته است . وقوع برخی از حوادث در گوشه و کنار جهان به نحو غیرقابل انکاری گویای استفاده از عوامل بیولوژیک هستند . به عنوان یکی از این رسوایی ها می توان به حادثه باران زرد اشاره کرد که در جنوب شرقی آسیا و توسط آمریکا در ویتنام اتفاق افتاد . استفاده از عامل ریسین به عنوان وسیله سوء  قصد در سال 1974 لندن و یا انتشار تصادفی اسپورهای سیاه زخم در یکی از شهر های شوروی سابق از نمونه های دیگر است .

شواهد و قراین مربوط به اواخر 1970 حاکی از این است که لائوس و کامبوج توسط بالگرد ها و هواپیماهایی مشکوک مورد حمله قرار گرفتند که آئروسل هایی را با رنگ های مختلف پراکنده می کردند . پس از آلودگی با آئروسلهای مذکور، تمام حیوانات و انسان ها دچار گیجی و بیماری شدند و تعدای نیز در این میان جان سپردند. احتمالا عوامل توکسین های تریکوتسن بودند ! . این حملات تحت عنوان باران زرد نامیده شدند . بعد از مدتی مشخص شد که این عوامل ، واقعا عوامل بیولوژیک بوده اند .

در سال 1978 یک ناراضی بلغاری ساکن لندن در حالی که در ایستگاه اتوبوس منتظر بود با شی نوک تیزی مورد حمله قرار گرفت . در این حمله یک سوزن که به آمپول کوچکی محتوی عامل ریسین متصل بود به عضله ساق پای او فرو رفت و عامل ریسین به او تزریق شد و شخص مذکور چند روز بعد جان سپرد . در مطالعاتی که روی نمونه اتوپسی او انجام شد ، معلوم گردید که فرد مذکور به ربسین آلوده شده بود . بعدها مشخص شد که پلیس مخفی بلغارستان در این ترور دخالت داشته و فناوری ان نیز مربوط به اتحاد جماهیر شوروی ( سابق) بوده است .